• اینطوری که ، این جوری که ، indem, dadurch..dass

Sätze mit ´indem´ und ´dadurch, dass´ und ´dadurch… dass´ antworten auf das Fragewort ´wie´. Sie geben an, wie (mit welchen Mittel) ein Ziel erreicht wird bzw . wie eine Handlung ausgefürt wird.

جملات با indem»  و «dadurch, dass « dadurch… dass» به کلمه سؤالی wie پاسخ می دهند. آنها نشان می دهند که چگونه (با چه ابزاری) باید به یک هدف رسید یا چگونه یک عمل انجام می شود.

  • ich halte mich fit , indem ich täglich jogge.
  • Indem ich täglich jogge, halte ich micht fit.
  • من با دویدن هر روز تناسب اندام را حفظ می کنم.
  • من خودم را فیت نگه می دارم اینطوریکه هر روز می دوم.
  • اینطوری که هر روز می دومم خودم را فیت نگه می دارم
  • ich habe meine Probleme gelöst, dadurch dass ich einen Coach aufgesucht habe.
  • ich habe meine Probleme dadurch glöst, dass ich einen Coach aufgesucht habe.
  • مشکلاتم را با مراجعه به مربی حل کردم.
  • مشکلاتم را این طوری حل کردم که به یک مربی مراجعه کردم.
  • مشکلاتم را حل کردم این طوری که به یک مربی مراجعه کردم.
  • Ich konnte mein Englisch verbessern, indem ich regelmäßig englische Bücher gelesen habe.
  • من توانستم با خواندن منظم کتاب های انگلیسی زبان انگلیسی خود را بهبود بخشم.
  • من تونستم انگلیسیم رو بهبود بدم ، این طوری که به طور منظم کتابهای انگلیس خواندم.
  • Er sparte Geld, indem er jeden Tag zur Arbeit radelte statt mit dem Auto zu fahren.
  • او روزانه با دوچرخه رفتن به سرکار بجای با ماشین رفتن، پولش را جمع کرد.
  • او پولش را جمع کرد، اینطوری که هر روز به سرکار با دوچرخه رفت بجای اینکه با ماشین رانندگی کند.
  • Wir haben Zeit gespart, indem wir die Aufgaben aufgeteilt haben.
  • ما با تقسیم کارها در زمان صرفه جویی کردیم.
  • ما در زمان صرفه جویی کردیم، اینطوری که کارها را تقسیم کردیم.
  • Sie konnte den Kunden überzeugen, indem sie ihm alle Vorteile des Produkts aufzeigte.
  • او توانست با نشان دادن تمام مزایای محصول، مشتری را متقاعد کند.
  • او مشتری را توانست متقاعد کند، اینطوری که او همه مزایای محصول را به او نشان داد
  • ´Dadurch´ steht oft auch im Hauptplatz. Indiesem Fall wird das Mittel betont.
  • dadruch dass ich einen Coach aufgesucht habe, habe ich meine Probleme glöst.
  • « dadurch” اغلب در جمله اصلی نوشته می شود. در این مورد بر ابزار یا وسیله تاکید می شود.
  • اینطوری که به یک مربی مراجعه کردم، مشکلاتم را حل کردم.
  • با مراجعه به مربی، مشکلاتم را حل کردم.
  • Dadurch, dass ich mich regelmäßig sportlich betätige, fühle ich mich gesünder und fitter.
  • از آنجایی که من به طور منظم ورزش می کنم، خودم را سالم تر و متناسب تر حس می کنم.
  • با ورزش کردن منظم، خودم را سالم تر و متناسب تر حس می کنم.
  • Wir konnten das Projekt abschließen, dadurch dass wir effizient und koordiniert gearbeitet haben.
  • ما توانستیم با کار بهینه و هماهنگ پروژه را به سرانجام برسانیم.
  • ما توانستیم پروژه را به سرانجام برسانیم اینطوری که ما بهینه و هماهنگ کار کردیم.
  • dadurch, dass ich mir jeden Tag Zeit zum Meditieren nehme, bin ich insgesamt gelassener und entspannter geworden.
  • با صرف زمان برای مدیتیشن هر روز، به طور کلی آرام تر و ری لکس تر شده ام.
  • اینطوری که من هر روز زمان برای مدیتیشن می ذارم، به طور کل آرام تر و ری لکس تر شده ام.
  • Er hat den Wettkampf gewonnen, dadurch dass er hart trainiert und hartnäckig gekämpft hat.
  • او با تمرین سخت و مبارزه سرسختانه در این رقابت پیروز شد.
  • او رقابت را پیروز شد ، اینطور که او سخت تمرین کرد و سرسختانه جنگید یا مبارزه کرد.